سفر رئیس مجلس به روسیه و دیدار با مقامات مختلف و نیز انتقال پیام مقام معظم رهبری باعث آن شد تا هجمههای عظیمی علیه این سفر شکل بگیرد. اما علت چه بودکه این حجم از تخریب برضد این سفر به وجود آمد؟
آقای قالیباف به دعوت ویچسلاو والودین رئیس دومای روسیه به مسکو رفت. رئیس مجلس حامل پیام مکتوب مهم، تاریخی و دورانساز رهبرانقلاب برای رییس جمهور روسیه بود. هدف از این سفر بالابردن سطح روابط ایران و روسیه به سطح راهبردی بود که اقدامات آشکار و پنهان دولتیان موید مخالفت آنان با این سفر و موفقیت توامان رئیس مجلس بود.
اما نظام بین الملل در دوران تغییر قدرت از دو سوی آتلانتیک به آسیا و اوراسیا است قدرتی که از محور آتلانتیک به سمت اوراسیا در حال گذار است و در این میان نیز نقش ایران مهم.
لذا باید بتوانیم از این چرخش قدرت در جهت منافع و مصالح ملی استفاده کنیم.
از همین منظر تمرکز سخنان چندی پیش بایدن نیز بر روی روسیه و چین به همین دلیل است. ما در این نظم آینده جهانی باید بتوانیم برای خود متحد راهبردی ایجاد کنیم تا جای مهمی داشته باشیم در غیراینصورت این فرصتهای تاریخی را از دست می دهیم.
باید بدانیم در این نظام جایگاه روسیه ، چین ، هند و برخی دیگر از کشورهای مستقل دنیا حائز اهمیت است.
همچنین روابط ما با روسیه بر سر تحولات سوریه منافع مشترک دارد اما بدلیل اینکه در دیگر حوزهها منافع مشترک راهبردی تعریف نشده است ، با فروکش کردن بحران سوریه، مشخص نیست مواضع دولت روسیه با ما چه می شود. لذا در این مقطع حساس تاریخی ضروری است ، ریل گذاری جدیدی برای روابط راهبردی ایران و روسیه صورت گیرد.
که خوشبختانه در طول این سفر شاهد آن بودیم که نوع جلسات با بخش های اقتصادی، سیاسی و امنیتی روسیه و محتوای مباحث بر همین اساس به پیش رفت.
علی ای حال جریان غربگرا نگران از تدبیر رهبر انقلاب برای این مساله، تلاش خواهد کرد کل سفر و پیام را تحت الشعاع قرار دهد. لذا برجسته کردن دستاوردهای اقتصادی و راهبردی سفر بسیار پر اهمیت است.
از منظر دیگر دستگاه دیپلماسی یک کشور محدود به وزارت خارجه نیست؛ بلکه با تقویت دیپلماسی پارلمانی به عنوانی مکملی برای کمکاریها و اهمالهای احتمالی باید به کمک دیپلماسی فعال کشور آمد که طبیعتا یکی از اهرمهای آن ایجاد ظرفیت در مجلس شورای اسلامی است.
لذا پیشنهاد خوبی دال بر عمق بخشی به مناسبات از طریق ارائه تفاهم نامه ۲۰ و ۵۰ ساله ممکن است. از همین سبب رهبر انقلاب ، تدبیر مهمی دارند که روابط ایران با روسیه را به سطح راهبردی ببرند اما جریان اصلاحات، اعتدال این راهبرد را مورد تخریب قرار میدهند.
از سوی دیگر حل کردن مشکلات تبادلات تجاری و روابط مالی بین دوکشور ، بعنوان زیرساخت مهمی برای آغاز بالابردن سطح تعاملات اقتصادی هم برای کشوری که در حال تحریم است و هم برای روابط راهبردی است.
در این بین اتحادیه اوراسیا هم نقش بسیار مهمی می تواند در گسترش تبادلات اقتصادی ایران با کشورهای اوراسیا ایجاد کند که این مساله با نهایی شدن کریدور شمال و جنوب باعث منافع راهبردی دو طرفه پایدار می شود
اگرچه در پی حل و فصل مناقشه قرهباغ منافع اقتصادی ایران دچار صدمه شده اما ایران از هرگونه همکاری اقتصادی جدید که بر مبنای منافع مشترک باشد، استقبال میکند.
تجربه تلخ توافق هستهای، خروج آمریکا از برجام و سنگاندازی اروپا؛ به ایران ثابت کرده که هرگونه توافق احتمالی جدید و یا تحول در مسیر برجام، نباید باعث شود که روابط ایران با شرکای راهبردی خود همچون روسیه و چین تضعیف شود.
در مجموع دکترین سیاست خارجی ایران بر مبنای دو بال استقلال و پیشرفت بنیان نهاده شده است. این دو بال ایران را به سوی چندجانبهگرایی و افزایش سطح همکاری سوق میدهد که در هر دو راهکار، به گسترش روابط ایران و روسیه و راهبردیتر شدن آن میانجامد.
همچنین تجربه همکاری ایران و روسیه در تحولات سوریه می تواند در برخی دیگر از مسائل منطقه که روسیه در گذشته حوزه نفوذ داشته است در جهت منافع هردو کشور تکرار شود.